"دختر 6 ساله من یک خرس عروسکی دارد که از دوران کودکی عادت کرده است و هنوز هم به او وابسته است که بدون او به خانه نمی آید، به مهد کودک بروید، و حتی خواب ...
این عروسک خیلی قدیمی است و کثیف است که نمی تواند به همه نگاه کند. ما خرس های جدید و زیبا را خریداری کردیم، اما هیچکس عروسک های قدیمی خود را جایگزین نمی کند. در حال حاضر او در سن مدرسه است و ما در مورد آنچه که باید انجام دهیم نگران هستیم؟ این می تواند عروسک خود را با خود در مهد کودک، اما مدرسه قطعا محل برای خرس تدی نیست! "حالا همه ما در Bunilo هستیم، اما ما باید خرس را فراموش کنیم و حتی آن را برای چند روز دفن کنیم، اما او فریاد زد که صدای همسایگان آمد و دوباره او را پیدا کردیم ..."
مستند با درد قلبی که شما در بالا خواندید، شباهت های زیادی در خانواده های مختلف وجود دارد و بسیاری از ما عروسک هایی را دیده ایم که بعضی از کودکان آنها را متصل می کند، آنها با آنها متصل و همدردی می کنند. آیا به طور معمول چنین رفتاری است؟ آیا ما باید به این رفتارها حساس باشیم یا نه؟ در این مسائل، دکتر میترا حکیم شووق، روانپزشک برای کودکان و نوجوانان.
▪ دکتر خانم! معنی بازی چیست؟ آیا کودکان برای بازی مهم هستند؟
هر گونه فعالیت فیزیکی یا ذهنی عمدی که نیازهای کودک را برآورده می کند، یک بازی نامیده می شود. اساسا، این بازی وسیله ای برای بیان فرزند یا ابزار ایجاد روابط، توصیف تجربیات و بیان بیان است. این بازی نباید به عنوان اتلاف وقت در نظر گرفته شود. یکی از جذاب ترین اسباب بازی ها، مخصوصا برای دختران، عروسک ها هستند. امروزه کودکان وقت کمتری در بازی با عروسک ها و زمان بیشتری را در بازی های کامپیوتری و تماشای تلویزیون صرف می کنند.اما باید بدانیم که بازی با عروسک ها از این جهت مهم است که تمرین مهارت های زندگی است و با کمک آن کودک می تواند به طور غیر مستقیم چیزهای زیادی را یاد بگیرد.
"بازی" فعالیت طبیعی، دنج و دلپذیر برای کودکان است. اما، متاسفانه، سالمندان این واقعیت را به طور جدی نمی پذیرند. اگر یک بازی عمدی و منطقی بتواند رابطه صمیمی، گرم و عمیق را با کودکان برقرار کند و مراحل را به سوی توسعه و تربیت آنها انجام دهد. مراحل شروع از نرمی بازی و پایان دادن به جهان تخیل و رویاها و ابعاد عاطفی، عاطفی و شناختی کودکان.
به همین دلیل، بازی کردن بازی ها، به ویژه بازی های توله سگ، به طوری که مطالعه نزدیکترین گوشه شخصیت کودک است. تخیل این پدیده، بسیاری از تظاهرات روحی و روانی شخصیت کودک را نادیده می گیرد.
علاوه بر شیرین کردن فرآیند یادگیری دانش آموز، کودک و نوجوان، آنها همچنین نیازهای اساسی کودک را برآورده می کنند.
انرژی باید خسته و بازسازی شود
کودک بارور و غنی از انرژی است و نیاز به نوعی بیان این انرژی دارد. هنگامی که هیچ زمینه ای مثبت و منطقی برای استخراج انرژی در اطراف کودک وجود ندارد، این انرژی باعث می شود که کودک ناسالم و بیش از حد باشد.
داشتن یک کودک، به عنوان یک ژنراتور فعال و فعال، شروع به بازسازی انرژی می کند. استفاده مثبت از انرژی، عزت نفس کودک را افزایش می دهد و اراده را تقویت می کند. اگر عروسک و عروسک به درستی از انرژی کودک خسته شده اند، نه تنها صلح صلح فرزند را افزایش می دهد، بلکه رفتار کودک را نیز پویایی می کند.
اگر این انرژی توسط والدین یا مدرسه سانسور شود، کودک انرژی خود را به عمیق ترین ذخایر بازگرداند، احتمالا آن را به اضطراب تبدیل می کند.علاوه بر این، کودک اضطراب او را با خشم، فریاد، گریه، شکستن چیزها، و غیره نشان می دهد، و این فشارهای غیر قابل تحمل در کودک، تظاهرات ناراحتی در قالب اثرات فیزیکی مانند مرطوب کردن شب، urticaria، اگزما و غیره را نشان می دهد.
تفاوت منحصر به فرد بین عروسک و اسباب بازی
کودک می تواند انگیزه های خود را در دستبندها تعادل کند و انرژی اضافی و روانی خود را از بین ببرد. کودک خیلی زیاد است و عروسک خود را باور دارد و خود را به عنوان او می بیند، تمام احساسات و احساسات خود را بر عروسک و او را به عروسک اختصاص می دهد. این وضعیت نه تنها باعث خستگی ذهنی می شود، بلکه منجر به درک بهتر آن می شود.
در حال حاضر، اگر پدر و مادر بخواهند فرزند خود را به درک خود و درک خود از خود، شما نیاز به طور جدی درک بازی های کودکان، به خصوص بازی های عروسکی خود را.
بنابراین، بازی عروسک ها و عروسک ها اجازه می دهد تا کودک بدون ترس از بزرگسالان به طور مستقل رشد کند و مجموعه ای از چیزها را از کنجکاوی تجربه کند. در این فضا، کودک به صاحب زمان، مکان و شخصیت تبدیل می شود و این خرید به او اجازه می دهد تا هر جلد ظاهر را حذف کند و از ظاهر ظاهر شود.
اغلب کودکان به تنهایی با عروسک بازی می کنند، زیرا والدین عروسک را برای داشتن هیچ ارتباطی با آن خریداری کردند. ثانیا، اگر شما با آنها بازی کنید، بزرگسالان خواسته های خود را از خواسته های فرزندان خود اعمال خواهند کرد؛ به عنوان مثال، اگر او به عروسک خود می گوید که شما یک دختر خوب هستید یا بلافاصله هر احساسی را می شنوید که او می خواهد: "نه، دختر من! عروسک بانوی این کار را انجام نمی دهد، عروسک بانوی این کار را انجام نمی دهد. بله عزیزم، عروسک همه چیز را انجام می دهد. او مانند بچه های بد نیست.شما چه فکر می کنید، چه آسیب ناشی از این دخالت غیرقانونی رابطه عروسک با کودک چیست؟ واضح است که کودک عروسک خود را رد می کند و نیازهای او در مورد آن شکست خورده است و دیگر عروسک خود را دوست ندارد. اما اگر یک مشارکت مثبت و بدون قید و شرط از والدین وجود داشته باشد، کودک می تواند با شادی و شادی بتواند نیازهای خود را در رابطه با عروسک برآورده کند.
نیازهای دیگری برای یک کودک وجود دارد که می تواند در ارتباط با عروسک، مانند نیاز به پیشرفت و موفقیت، نیاز به رهبری و مدیریت، نیاز به اطمینان، نیاز به آزادی و فرزند آزاد است. کودک در ایالات متحده می خواهد و آزادانه بیان، گریه و تحت تاثیر زندگی است.
بزرگسالان شرکت در بازی های کودکان نه تنها فرزندان خود را دوست داشتند، بلکه آنها را سعی کردند و آنها را آرام کردند، و اگر بزرگسالان با فرزند خود بر اساس شخصیت او رفتار می کنند، نتایج مفید و کارآمدتر را دریافت خواهند کرد. در این راستا، وضعیت بالغ زمانی که این بازی مانند آب برای رسیدن به کشور تشنه است. با فرزند خود، ما باید یک رابطه منطقی، نزدیک تر و صمیمی ایجاد کنیم.
والدین که فرزند خود را انکار می کنند، احتمال ابتلا به کودک بیرونی خود را کمتر درک می کنند. به همین دلیل، چنین پدر و مادر در هنگام بازی با فرزندان خود، به طور مصنوعی رفتار می کنند. مشکل این است که کسی که می خواهد با فرزندش صمیمی باشد، مجبور نیست آسان باشد، اما به سادگی سادگی را به عنوان راهی برای آن را قادر به درک آن برای کودک، یا فرزند به شیوه ای ساده و قابل درک رفتار می کند.
بنابراین، اگر کودک سالم باشد، بهتر است ارتباط برقرار شود، و اگر کودک خارج از ما یا فرزند ما با ما راضی باشد، داخلی ما با خودمان راضی خواهد شد.بی احترامی به عروسک بی احترامی به کودک است زیرا کودکان فکر می کنند عروسک بخشی از شخصیت آنهاست.
عروسک های مناسب برای کودکان، عروسک های بومی با محتوای خاص خود هستند، نه عروسک هایی که نمادی از فرهنگ متولد نشده هستند.
شاید فرزند دو ساله شما همیشه می خواهد پیراهن تی شرت موز را بخواهد و آماده نیست که هر یک از ساعت لباس پوشید. چقدر شما اصرار دارید که لباس را نگه دارید، این تی شرت را از بین ببرید و بعد از آن بروید، کمی از شما فرار کنید، در حالی که لباس های باریک را با دستان خود فشار می دهید و آن را نداشته اید. آن را خیلی زیاد کنید احزاب اگر بتوانند آن را حمل کنند. چنین رفتاری در کودکان طبیعی است، اما اگر چنین رفتار در بزرگسالی ادامه یابد، به نوعی اختلال وسواسی-اجباری می شود.
گاهی اوقات کودک می تواند بر روی پوشیدن لباس با یک رنگ خاص، مانند صورتی یا آبی، یا شاید او بخواهد او را هر شب بخواند، یا شاید او نمی خواهد عروسک خزدار خود را زمانی که بیرون می آید، بخواند. نگرانی های شما در این موارد بسیار طبیعی است. اما، به گفته روانشناس دکتر دانیل سیگل، همه این چیزها، فرزند شما را احساس آرامش و قابلیت اطمینان می دهد و طبیعی است که ناراحت شود اگر چیزهای مورد علاقه خود را در ماشین لباسشویی ببینید. اما راه هایی برای مقابله با این رفتارهایی وجود دارد که به والدین و کودکان کمک می کند تا با این وضعیت آسان تر شوند.
بهتر است پدر و مادر برای پذیرفتن پتو و یا هر دستگاه دیگری که کودک را راحت می کند: بچه های کوچک علاقه خاصی به داشتن اشیائی دارند که می توانند آنها را مانند این حرکت کنند و به آنها احساس اعتماد به نفس می دهد. برای اینکه چنین احساساتی به تدریج و گذرا باشد، برای کودک شما مهم است بدانید که آنچه که او می خواهد برای شما مهم است و شما را درک می کنید.
شناسایی سوالاتی که باعث استرس می شوند، کودکان جوان به فضاهای و رفتارهای استرس زا حساس هستند، بنابراین با کمک اشیاء آنها سعی می کنند تنش را کاهش دهند، زیرا نمی توانند نگرانی ها و احساسات خود را با کلمات بیان کنند.به عنوان مثال، اگر صبح زود با عجله از خانه خارج شوید، ممکن است فرزندتان اصرار کند که عروسک خرگوش خود را همراه خود داشته باشد. یا شب ها که می خوابد وقتی مجبورش می کنید دراز بکشد، دوست دارد لباس مخصوص بپوشد. با شناسایی مشکلاتی که او را تحت فشار قرار می دهد، می توانید قدم بزرگی بردارید. به عنوان مثال، صبح زود از خواب بیدار شوید تا با عجله از خانه بیرون نروید.
به عنوان والدین، باید همه چیز را برنامه ریزی کنید. مطمئناً روزی می رسد که غذای مورد علاقه فرزندتان می شکند یا فراموش می کنید که عینک اسپایدرمن او را در سفر با خود ببرید.
بهترین کاری که در چنین شرایطی می توانید انجام دهید این است که سعی کنید با اسباب بازی ها یا چیزهایی که دوست دارد حواس او را پرت کنید. اگر این روش جواب نداد و کودک شما شروع به گریه و جیغ زدن کرد، بهتر است با رفتار منطقی و حساس آن را تایید کنید.
مثلاً بگویید: «می‌دانم آن عینک را خیلی دوست داشتی، اما الان عینک نداریم و می‌فهمم که چرا ناراحتی.» سپس صحبت را تمام کنید و بگذارید آرام شود. اگر کودک شما به پرخاشگری ادامه می دهد، اجازه دهید هر چقدر که می خواهد بدهد و فریاد بزند. کودکان برای رسیدن به تعادل باید احساسات خود را نشان دهند. علاقه کودک شما به یک موضوع خاص به مرور زمان از بین می رود. البته اینقدر خوشحال نباشید و بهتر است برای مرحله جدیدی از رفتارهای عجیب او آماده شوید.
برای مطالعه اطلاعات بیشتر اینجا کلیک کنید.
بسیاری از مردم قبل از تلاش یا تصمیم گیری، حساس، عصبی و اضطراب هستند. این نوع اضطراب که توسط یک فرد کنترل می شود، یک اختلال اضطراب طبیعی است.
اما اگر اضطراب در قالب ترس و مراقبت بیش از حد، غیر منطقی و کنترل نشده باشد و زندگی روزمره انسان را نقض کند، این یک بیماری روانی جدی است. افراد مبتلا به اختلالات اضطرابی دائما ترس، اضطراب، غم و اندوه و اضطراب را تجربه می کنند. اما با درمان، اکثر مردم می توانند این احساسات را مدیریت کنند و به زندگی عادی بازگردند.
دلیل و ریشه اضطراب چیست؟
علت اصلی اضطراب هنوز شناخته نشده است؛ اما روشن است که دلیل اضطراب همان نوع دیگر بیماری های روانی، نقص های شخصیتی، ضعف شخصی و یا آموزش نادرست نیست. دانشمندان تحقیقاتی در زمینه بیماری های روانی نشان داده اند که اختلالات اضطرابی ناشی از ترکیبی از عوامل مانند تغییرات مغز و استرس از محیط زیست است.
مطالعات نشان داده اند که تنش سنگین یا گسترده بر سلول های عصبی مغز تاثیر می گذارد. در حقیقت، استرس، مدار را نقض می کند که اطلاعات را از یک منطقه مغز به سایر قسمت های مغز انتقال می دهد و افراد آسیب دیده تغییرات ساختاری را در برخی از قسمت های مغز تجربه می کنند.
دلایل مهم دیگر اختلالات اضطرابی به ارث برده و ژنتیک و افراد مبتلا به سابقه خانوادگی اختلال اضطراب بیشتر احتمال دارد که آن را از دیگران توسعه دهند. اضطراب، مانند بیماری های قلبی، سرطان و DNA از طریق DNA منتقل می شود؛ با این حال، یک ژن خاص را شناسایی نمی کند که باعث اضطراب می شود و چندین ژن به نظر می رسد که باعث ایجاد اختلال شود.
بر اساس تحقیقات، عوامل محیطی، مانند تروما و اختلالات روانشناختی، باعث ایجاد اضطراب در افراد مبتلا به پس زمینه ارثی می شود.علائم اضطراب چیست؟
گرچه اضطراب یک بیماری ذهنی و داخلی است، علائم این بیماری در بدن رخ می دهد. علائم رایج اضطراب عبارتند از:
احساس ترس، وحشت و آرامش؛
مشکلات خواب؛
دست و پا سرد و عرق؛
کوتاه شدن عمق تنفس؛
تپش قلب؛
بی حسی و آشفتگی؛
دهان خشک؛
سوزاندن و سفتی در دست و پاهای خود؛
حالت تهوع؛
گرفتگی عضلانی؛
سرگیجه